کد مطلب:313643 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:836

ختم یا کاشف الکرب را خواند شفا گرفت
خطیب بزرگوار، حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمدعلی رسولی اراكی، در یادداشت های خویش به نقل دو كرامت پرداخته اند كه به ترتیب یاد می كنیم:

1. در تیرماه سال 1368 شمسی مطابق با ذیقعدةالحرام سال 1409 ق، در بیمارستان فیروزآبادی بستری بودم. روزی دیدم دكتر سید مصطفی بهشتی، پزشك معالج من، دیر به بیمارستان آمد و در عین حال ناراحت نیز هست. سؤال كردم: وضع و حال شما امروز مثل همیشه نیست؟!

گفت: دخترم را، كه در یكی از بیمارستان های تهران بستری است، عمل كرده اند و وضع ناراحت كننده ای دارد. همان شب بعضی از بستگانم از قم به بیمارستان فیروزآبادی آمدند و امانت حضرت آیةالله العظمی آقای گلپایگانی را به من رساندند. ایشان شنیده بودند كه من مریض شده و در بیمارستان بستری هستم، لذا شیشه ی آبی را كه با تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام ممزوج شده بود، برای من فرستاده بودند. بنده مقداری از آن را خوردم و قطره ای را نیز به چشم خود مالیدم و فردای آن روز، دكتر را صدا زدم و از وضع دخترش سؤال كردم. توضیح داد و گفت: احتیاج به دعا دارد.

گفتم: وقتی بنا شد از بیمارستان بروید هدیه ای به شما می دهم كه آقا فرستاده است. نزدیك ظهر آمد و من شیشه را دادم، و گفتم: امشب، در فلان ساعت معین، من مشغول ختمی می شوم، شما ساعتی بعد از آن، مقداری از این آب را به او بدهید بخورد ان شاء الله مؤثر است. آن شب، در ساعت مقرر، توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را شروع كردم و بعد نیز ختم «یا كاشف الكرب عن وجه الحسین علیه السلام اكشف كربی بحق أخیك الحسین علیه السلام» را دو سه بار تكرار كردم. فردا دكتر آمد و شیشه را نیاورد، ولی خوشحال بود.

گفتم: دكتر، حال مریضه چه طور است؟

گفت: طبق دستور شما عمل شد، یك ساعت بعد از آن مریضه چشم باز كرد، با آنكه سه روز بی هوش افتاده بود، و گفت: تشنه ام. مادرش بقیه ی آب شیشه را به او داد. صبح گفت: غذا می خواهم! به دكترش گفتند: دوباره او را معاینه كند، وقتی كه معاینه



[ صفحه 471]



كرد گفت: خیلی عجیب است، حال او بهبود یافته است، چه شده؟! جریان را به وی گفتیم. گفت: مقداری سوپ هم به وی بدهید. دادیم و ناراحتی یی پیش نیامد.

دكتر گفت: وضع او بی اندازه رضایت بخش است! روز بعد دكتر آمد و به من گفت: اصل جریان را برایم بگو، چه كرده ای؟ جریان آب تربت و نیز ختم «یا كاشف الكرب عن وجه الحسین علیه السلام اكشف كربی بحق أخیك الحسین علیه السلام» را برایش گفتم. بی اندازه خوشحال شد و بعد به این و آن تذكر می داد. این است نتیجه ی توسل به حضرت باب الحوائج، قمر بنی هاشم، ابوالفضل العباس علیه السلام و تربت حضرت سیدالشهداء امام حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام.